چگونه این کسب و کار را ساختم؛ سرگذشت کارآفرینان موفق جهان

کتاب چگونه این کسب و‌ کار را ساختم نوشته گای راز به ترجمه مهدی رفیعی-محمدرضا رفیعی است که توسط نشر هورمزد به چاپ رسیده است. بیشتر داستان‌های حماسی بزرگ از یک قالب داستانی مشابه پیروی می‌کنند. قهرمانی با یک ایدۀ احمقانه، بی‌اعتمادی دیگران به تحقق آن ایده، آغاز ماجراجویی قهرمان داستان برای عملی‌کردن ایده‌اش، رویارویی با موانع متعدد، سقوط در پرتگاه‌ها و نجات‌یافتن از مرگ، و بالاخره بازگشتی پیروزمندانه و افتخارآمیز از سفر ماجراجویانه.

برای آن‌ها که رویای ساختن کسب و کار دارند

بدیهی است که این ساده‌‌سازی اغراق‌آمیز ساختار سفر قهرمانان است. اما این موارد عناصر سادۀ تشکیل‌دهندۀ داستان و همچنین، عنصر اصلی بسیاری از داستان‌های بزرگ کارآفرینی، مانند استیسی براون است. این واقعیتی بود که گای راز در 2008 _ زمانی که در دانشگاه هاروارد عضو بنیاد روزنامه‌نگاری نیمن بود_ کاملاً اتفاقی در کلاس دانشکدۀ کسب‌وکار به آن پی برد. در آن‌زمان برای اولین‌بار تحت تأثیر یک ایده در قالب مطالعۀ موردی قرار گرفت.

ایده‌ای که می‌گفت شما می‌توانید تجارت را در قالب یک داستان بیاموزید. بارها‌و‌بارها مفاهیم این کتاب قدیمی را در صفحات آن مطالعۀ موردی که شامل ماجراجویی، آزمایش و خطا، از دست رفتن فرصت‌ها و درنهایت رسیدن به تعالی بود بازیافت. جالب این‌که همۀ این موارد بر منشور مدل کسب‌وکار نیز منطبق است.

گای راز در پادکست بسیار تحسین‌شدۀ «چگونه این کسب و‌ کار را ساختم»، در مصاحبه‌های موشکافانه‌ با صدها نفر از بنیان‌گذاران و مدیران کسب‌وکارها متوجه شد که آن‌ها هم دقیقاً مثل من و شما انسان‌اند. همۀ‌شان بی‌خوابی و کابوس‌های شبانه را تجربه کرده‌اند. بیشترشان گاهی احساس می‌کنند خودویرانگرند. آن‌ها ذاتاً ابرقهرمان نیستند، اما فرقشان با من و شما این است که وقتی برایشان فرصتی پیش می‌آید، سریعاً وارد باجۀ تلفن می‌شوند، شنلشان را می‌پوشند و پرواز می‌کنند. کلید اسرار فقط همین است.

کتاب چگونه این کسب و‌ کار را ساختم بینش‌های ارزشمند و الهام‌بخشی از کارآفرینان برتر جهان در مورد چگونگی شروع، راه‌اندازی و ساختن یک سرمایه‌گذاری موفق را ارائه می‌دهد.

این کتاب برای نشان‌دادن راه و رسم موفقیت به چنین افرادی -مانند من، شما یا استیسی براون- نوشته شده است. کتاب چگونه این کسب و‌ کار را ساختم حاصل مصاحبه‌های موشکافانه با صدها کارآفرین موفق و الهام‌بخش در سراسر فضای کسب‌وکار است. از کارآفرینان صنایع غذایی تا کالاهای مصرفی بسته‌بندی‌شده، دنیای فنّاوری و سایر حوزه‌ها.

تفکر خلاقانه؛ نقطه عطف ساختن کسب و‌ کار

این کتاب مجموعه دروسی است که به ما در دنبال‌کردن سفر قهرمانانۀ کارآفرینان کمک می‌کند. بخش‌های تشکیل‌دهندۀ کتاب بدین‌شرح است.

• توضیحاتی دربارۀ این‌که کارآفرینان چگونه کسب‌وکار مورد علاقه‌شان را پیدا کرده‌اند (بخش یک).
• آزمایشات و شکست‌هایی که آن‌ها در مسیر رشدشان تجربه کرده‌اند (بخش دو).
• در نهایت، رسیدنشان به مقصد و بلوغ کسب‌وکارشان به شکلی که امروزه آن‌ها را با آن برند می‌شناسیم (بخش سه).

موضوع هر فصل چالش‌هایی است که تقریباً هر کارآفرینی در زندگی شغلی‌اش با آن مواجه خواهد شد و مستقل از همدیگر است. از پدیدایی ایدۀ کسب‌وکار تا هموار‌شدن مسیر شغلی، از جذب سرمایه تا یافتن هم‌بنیان‌گذار. از تغییر محصول تا ساخت فرهنگ سازمانی، از چگونگی عبور از هر فاجعه تا درک چگونگی رشد و مقیاس‌دهی کسب‌وکار. همۀ این‌ها با این هدف بررسی شده که کارمندان فعلی یا حتی افرادی که قصد ترک کسب‌وکار ما را دارند احساس خوبی به خود و شغل‌شان داشته باشند.

داستان‌های واقعی کارآفرینان

چنانکه گفته شد ممکن است همۀ موارد این کتاب کاملاً منطبق با شرایط منحصربه‌فرد شما نباشد. شاید شما در حال تلاش برای کارآفرینی در حیطۀ کوچکی باشید یا نخواهید کسب‌وکارتان را مقیاس‌دهی کنید. یا کارمندی باشید که صرفاً می‌کوشید که شرکتتان را متحول کنید. همه‌شان عالی است! این کتاب پیشنهاداتی همه‌جانبه‌ برای تمام این موارد نیست. اما نویسنده امیدوار است در صفحات آن چیزی بیابید که حس خوشحالی و رضایت خاطرتان را فراهم کند. زیرا تقریباً همۀ داستان‌های آن بیانگر چالش‌های واقعی کارآفرینان و عملکردشان در رفع آن‌هاست.

راه‌حل کارآفرینان بسیاری را در این کتاب خواهید دید. و این‌که شاید تنها راه میانبر در کارآفرینی این است که به جای تکرار اشتباهات دیگران، از آن‌ها درس بگیرید.

دربارۀ نویسنده

گای راز، روزنامه‌نگار برنده جایزه و مجری NPR با بیش از 200 کارآفرین بسیار موفق مصاحبه کرده است. او داستان‌های واقعی شگفت‌انگیزی را کشف کرده است. در کتاب چگونه این کسب و‌ کار را ساختم، او نکاتی را برای سفر هر کارآفرینی به اشتراک می‌گذارد. از روزهای اولیه تدوین ایده‌تان، جمع‌آوری پول و استخدام کارمندان، دفع رقبا تا در نهایت پرداخت حقوق واقعی. او در جایگاه خبرنگار سابق جنگ و مجری برنامه‌هایی نظیر All Things Considered و TED Radio Hour  با بیش از 6000 نفر مصاحبه کرده‌ است. برندگان جایزۀ نوبل، رهبران جهان، ستاره‌های پاپ، قهرمانان المپیک، اسطوره‌های صنعت و تجارت، رمان‌نویسان و بسیاری دیگر.

از متن کتاب چگونه این کسب و‌ کار را ساختم

به‌هر‌حال، سؤالی که باید از خودتان در مقام کارآفرینِ مشتاق بپرسید این نیست که آیا شانسی خواهید داشت یا نه، بلکه باید بپرسید چه کاری با شانستان خواهید کرد. آیا قصد دارید از آن بهره ببرید؟ یا تصمیم به جهش بزرگی دارید؟ آیا می‌خواهید بیست‌وپنجمین ایمیلتان را به سرمایه‌گذارتان بفرستید؟ یا بیست‌وششمین؟ آیا می‌خواهید مانند سارا بلکلی برای محبوب نشان دادن محصولتان دوستانتان را به خرید آن از فروشگاه‌های سطح شهر ترغیب کنید تا بدین‌شکل تمایل خرده‌فروشی‌ها به خرید از شما بیشتر شود. یا می‌خواهید مانند او شخصاً محصولتان را برای معرفی به خرده‌فروشی‌های بیشتری ببرید؟ این‌ها همۀ گزینه‌هایی است که باید بعد از شناسایی شانس‌تان و فرصت‌هایی که با خودش به همراه آورده انتخاب کنید.

به‌طور مشخص هیچ دستورالعمل واحدی برای رفتار با کارمندانتان وجود ندارد. استارباکس به کارمندان پاره‌وقتش فرصت تحصیل در دانشگاه را می‌دهد و شهریۀ آن‌ها را پرداخت می‌کند. برتون اسنوبردز به کارمندانش اجازه می‌دهد اگر در ورمونت بیش از نیم‌متر برف ببارد، شرکت تعطیل شود و همۀ کارمندان برای اسکی به دامنۀ کوه‌ها بروند. در دفتر مرکزی کلیف بار واقع در اِمری ویل کالیفرنیا نیز گری اریکسون برای کارکنانش مرکز مراقبت از کودکان، سالن بدنسازی همراه با مربیان شخصی و جعبه‌هایی از شکلات‌های کلیف بار را در سراسر محوطه قرار داده است. کارمندان هر وقت و هر تعداد که بخواهند از آن‌ها میل کنند.

انتخاب شما نیز در مقام بنیان‌گذار باید مبتنی بر مجموعه‌ای از ارزش‌های اخلاقی باشد. حتی فراتر از آن، دو نکته اساسی را دربارۀ ساخت شرکت محبت‌آمیز و بادوام رعایت کنید. اول این‌که انتخاب‌هایتان همسو با مأموریتتان و منطبق بر ارزش‌هایتان باشد. دوم این‌که از بدو ‌تأسیس شرکت آن‌ها را انجام دهید. چراکه تغییر مأموریت، ارزش‌ها و فرهنگ شرکت از نیمۀ راه بسیار سخت است.